زندگی نامه لائوتسه| عارف چینی
قبل از تولد جهان چیزی بی شکل و کامل وجود داشت. آرام است و خالی
تنها، تغییر ناپذیر، بی نهایت، حاضر ابدی،
مادر جهان است.چون نام بهتری برایش نمی یابم،
آن را "تائو" می نامم.....لائوتسه، حکیم افسانه ای چین باستان و سراینده این اشعار است که گمان می رود در قرن ششم پیش از میلاد می زیسته است. خالق و پدید آورنده مکتب تائو ئیسم به شمار می رود و مشهور ترین کتاب در فلسفه تائوئیسم یعنی تائو ته چینگ به او نسبت داده می شود. وی در کتابخانه دربار امپراتور شاغل بوده، اما با این وجود شاگردان زیادی را در میان مردم عادی تربیت نموده است. ریشه فساد های فردی و اجتماعی را در عدم تعادل میدانسته و با وجود این که مردم آن زمان آمادگی شنیدن مقوله ای مانندخود آگاهی یا حتی خداوند را نداشتند، تلاش نمود تا از طریق آشنا کردن مردم با روح و روشنایی درونی ، آنان را درمسیر درست قرار دهد.
استادان معاصر با لائوتسه بسیار سخت گیر و خشن بودند، اما او در سخنان خود بسیار از عشق، مهربانی و ضرورت وجود گرایشی ناشی از عشق و عطوفت در روابط بین استاد و شاگرد تاکید داشته است.
او آموخت که ما به عنوان انسان بخشی از طبیعت و جزیی از معمای هستی و خلقت خداوند هستیم، و این که یک زندگی خوب و با ارزش، تنها وقتی امکان پذیر است که بخشی از آن خلقت و جزیی از اراده خداوند گردیم. باید با جریان طبیعت پیش برویم، با فصل ها زندگی کنیم، و به ریشه های خود باز گردیم. صلح و آرامش، طبیعت،خوبی و خانواده همه برای لائوتسه یک معنا را تداعی می کنند.
او چنین میسراید:آیا می توانید ذهنتان را از پرسه زدن باز دارید
و آن را به یگانگی ابتدایی با هستی بازگردانید؟
آیا می توانید دید درونی تان را پاک کنید تا چیزی جز نور نبینید؟
آیا می توانید از ذهن خود دست بکشید
و بدون دخالت ذهن ادراک نمایید؟
فرزانه، جهان را مشاهده می کند
و به دید درونی خویش اعتماد می نماید
اجازه می دهد اتفاقات آن طور که باید رخ دهند
قلب او همچون آسمان باز و گسترده است....
هم چنین می گوید:
جهان آغازی دارد که مادر جهان است، وقتی مادر را شناختید، به سمت فرزند بروید، وقتی فرزند را شناختید، به سمت مادر باز گردید و از او جدا نشوید، تا تمام زندگی را در امنیت و برکت باشید.